سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیچ شرفى برتر از اسلام نیست ، و نه عزتى ارجمندتر از پرهیزگارى و نه پناهگاهى نکوتر از خویشتندارى ، و نه پایمردیى پیروزتر از توبت و نه گنجى پرمایه‏تر از قناعت . و هیچ مال درویشى را چنان نزداید که آدمى به روزى روزانه بسنده نماید ، و آن که به روزى روزانه اکتفا کرد آسایش خود را فراهم آورد و در راحت و تن آسانى جاى کرد ، و دوستى دنیا کلید دشوارى است و بارگى گرفتارى ، و آز و خودبینى و رشک موجب بى‏پروا افتادن است در گناهان ، و درویشى فراهم کننده همه زشتیهاست در انسان . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ

صفحات اختصاصی
 
وبلاگ ها دانشجویی
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :64
بازدید دیروز :48
کل بازدید :1728547
تعداد کل یاداشته ها : 150
103/9/1
5:54 ع

حر بن یزید الریاحى
حر در دوران جاهلیت و اسلام ، در میان قومش مورد احترام بود.
هنگامى که از قصر ابن زیاد خارج مى شد تا براى مقابله با امام حسین (ع ) برود، صدایى شنید که مى گوید: اى حر، بهشت بر تو مژده باد!برگشت ولى کسى را ندید. به خود گفت : جنگ با حسین و بهشت ؟!
در ابتدا با هزار جنگجو، در میانه راه جلو کاروان حسین (ع ) را گرفت .
وقتى متوجه شد که عمر بن سعد پیشنهاد امام حسین (ع ) را نپذیرفته و قصد کشتن آن حضرت را دارد، در حالى که سپرش را وارونه بود خود را به سپاه امام رسانید.
حر بر حسین (ع ) سلام کرد و گفت : فدایت شوم ! من !همانم که جلوى تو را گرفتم ولى پشیمانم ، آیا توبه ام پذیرفته مى شود؟
امام (ع ) فرمود: بلى ، خدا توبه ات را مى پذیرد.
او در روز عاشورا با شجاعتى تمام ، جنگ سختى کرد تا به شهادت رسید و آن وعده بهشتى را که شنیده بود، تعبیر گشت .


  

سوار بن منعم
او قبل از شروع جنگ ، از کوفه به کاروان امام حسین (ع ) پیوست .
در روز عاشورا و در حمله اول شرکت کرد، اما مجروح گردید و توسط سپاه کوفه اسیر گشت . او را نزد عمر بن سعد بردند، ابن سعد خواست او را به قتل برساند ولى خویشان او وساطت نموده او را آزاد کردند.
چون جراحات او شدید بود، شش ماه پس از واقعه کربلا به شهادت رسید


  

سعید بن عبدالله الحنفى
او از بزرگان ، دلیران و زاهدان شیعه در کوفه بود.
سعید نامه هاى مردم کوفه را به امام حسین (ع ) رساند، حضرت جواب آن نامه ها را نیز توسط او به کوفه ارسال نمود.
او از کسانى است که در مقابل مسلم بن عقیل در کوفه از جا برخاست و گفت : به خدا سوگند آماده یارى حسین و قربانى شدن در راهش شده ام .
در روز عاشورا چون حسین (ع ) نماز ظهر را خواند جنگ سختى در گرفت ، سعید جلوى امام ایستاد و با صورت و سینه و پهلوهایش به استقبال تیرها مى رفت تا امام اصابت نکند.
هنگامیکه به زمین افتاد، گفت : یا بن رسول الله ! آیا به عهد خود وفا کردم ؟ حضرت فرمود: بلى ، تو در بهشت جلوى من خواهى بود و سپس به شهادت رسید.


  

عقبه بن الصلت
این سه در منزلگاه جهینه در اطراف مدینه زندگى مى کردند.
زمانى که حسین (ع ) از کنار این منزلگاه عبور مى کرد، آنان به حضرت پیوستند.
گرچه بعضى از اطراف حضرت پراکنده شدند، اما آنها در سپاه حضرت باقى ماندند.
آنها در ورز عاشورا به فیض شهادت رسیدند.


  

مقسط بن زهیر
این سه برادر از یاران على (ع ) بوده و جز پیشتازان در جنگهاى آن حضرت بودند.
پس از شهادت على (ع ) در کنار امام حسن مجتبى (ع ) قرار گرفته و در کوفه اقامت گزیدند.
آنها شبانه خود را در کربلا به امام حسین (ع ) رساندند.
سه برادر در روز عاشورا و در حمله اول به شهادت رسیدند.


  

عمار بن حسان
او از شیعیان مخلص و دلیران صاحب نام بود.
پدرش حسان از یاران على (ع ) بود، که در جنگ جمل و صفین شرکت جست و در جنگ به شهادت رسید.
عمار از کسانى است که از مکه همراه با حسین (ع ) بود.
او در روز عاشورا و در حمله اول به شهادت رسید.


  

عبدالرحمن بن مسعود
مسعود و پسرش از شیعیان نامى و از شجاعان مشهور بودند.
هر دو با لشکر عمر بن سعد از کوفه خارج شدند ولى پیش از درگیرى ، به سپاه امام حسین (ع ) پیوستند.
مسعود و عبدالرحمن در روز عاشورا و در حمله اول به شهادت رسیدند


  
<      1   2   3   4   5   >>   >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ http://www.asratv.com/
+ http://asratv.com/
+ سلام
+ چند سالی هست اینجا نیومدم
+ بچه های قدیم کسی هست؟
+ سلام فکر کنم چند سال نیومدم اینجا دوباره سلام
+ *مشکلات هرچه که هست، بخشی از زندگی ات است که باید ان را سپری کرد و همه می دانند راه حل مشکلات هر چه باشد کاری نکردن، حسرت خوردن و غر زدن نیست.*
+ *آدم ها در خواب هستند بعضی یه جایی سرشان به سنگ می خوره بیداری می شوند بعضی وقتی سرشان به سنگ می خوره نه اینکه بیداری نمی شوند بلکه بیهوش می شوند اما همه وقتی مرگ برسد بیدار می شوند...*
+ ما آنقدر که درگیر خانواده این *مادر هما* هستیم، در گیر خودمان نیستیم. یکی ما رو نجات بده...:) :) :) جدید تو خانه دنبال این می گردم که مریم شون برای من نامه گذاشته یا نه :) :) :)
+ * خوشا مرغی که در کنج قفس با یاد صیادش چنان خرسند بنشیند که پندارند آزادش *