سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکه خدا دوستی را بر خودْ دوستی مقدّم بدارد، در برابر سختی و دشواری مردم، خداوند او را بسنده باشد .بنده ام پیروی ام کن تا تو را مانند خود گردانم . [.رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ

صفحات اختصاصی
 
وبلاگ ها دانشجویی
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :44
بازدید دیروز :77
کل بازدید :1719417
تعداد کل یاداشته ها : 150
103/2/7
10:33 ص

محمد بن ابى سعید
پدرش ، ابوسعید (فرزند عقیل ) و مادرش از کنیزان بود.
وى در روز عاشورا وقتى امام حسین (ع ) در قتلگاه افتاده بود، وحشت زده و هراسان از خیمه بیرون آمد.
در حالى که دستش عمود خیمه اى گرفته بود و به راست و چپ نگاه مى کرد، ناگه دشمن به سرعت خود را به محمد رسانید و با شمشیر او را قطعه قطعه کرد.
او هنگام شهادت کودکى 7 ساله بود.


  

محمد بن مسلم
پدرش ، مسلم بن عقیل و مادرش از کنیزان بود.
امام حسین (ع ) فریاد زد: اى عموزاده ها براى نیل به شهادت شکیبا و صبور باشید.
او در روز عاشورا پس از شهادت برادرش عبدالله در حمله دسته جمعى فرزندان ابیطالب به دشمن شرکت کرده ، سپس به شهادت رسید.
سن : 13 سال .


  

عبدالله بن مسلم
پدرش ، مسلم بن عقیل و مادرش ، رقیه دختر حضرت على (ع ) مى باشد.
وى (در میدان جنگ ) در سه مرحله با دشمن کارزار نمود
دشمن به سوى او تیرى رها کرد و عبدالله دستش را روى صورت گذاشت تا از اصابت تیر جلوگیرى کند. تیر دستش را به پیشانى دوخت . تیرى دیگر، قلب او را نشانه رفت و اینگونه در روز عاشورا به شهادت رسید.
سن : 14 سال .


  

محمد بن عبدالله
پدرش ، عبدالله (فرزند جعفر طیار) و مادرش خوصاء مى باشد.
او همراه با برادرش عون در راه مکه به کربلا در وادى عقیق به امام حسین (ع ) پیوست .
او در روز عاشورا قبل از برادرش عون به میدان رفت و به شهادت رسید.
نوشته اند: تا خبر شهادت او به پدرش عبدالله رسید گفت : اگرچه من توفیق یارى حسین را نیافتم ، ولى با تقدیم پسرانم او را یارى کردم .


  

عون بن عبدالله
پدرش ، عبدالله (فرزند جعفر طیار) و مادرش حضرت زینب (س ) دختر على (ع ) مى باشد.
عون در اوائل راه مکه به کربلا، در وادى عقیق به امام حسین (ع ) پیوست .
او در روز عاشورا به میدان نبرد تاخت و شمشیر زد تا به درجه شهادت رسید.
مى نویسند: تا خبر شهادت او به پدرش عبدالله رسید، گفت : به خدا قسم ، شهادت پسرم در رکاب حسین (ع ) مصیبت مرا آسان مى کند...


  

عبدالله بن الحسن (ع )
پدرش ، امام حسن مجتبى (ع ) و مادرش ، دختر شلیل بن عبدالله مى باشد.
در کربلا نوجوانى بود که به سن بلوغ نرسیده بود.
چون عمویش حسین (ع ) را زخمى و بى یاور دید، خود را به آن حضرت رسانید و گفت : به خدا سوگند از عمویم جدا نمى شوم .
ناگهان شمشیرى به طرف حسین (ع ) روانه شد، عبدالله دستش را سپر کرد.
شمشیر دست او را قطع کرده و به پوست آویزان نمود.
گفته شده در حالیکه حضرت او را در آغوش گرفته بود، حرمله با تیرى او را به شهادت رساند.
سن او 11 سال بود.


  

قاسم بن الحسن (ع )
پدرش ، امام حسن مجتبى (ع ) و مادرش (رمله ) مى باشد.
صورتش چون پاره ماه مى درخشید.
بدلیل کمى سن قاسم ، امام حسین (ع ) ابتدا اجازه میدان رفتن را به او نداد، ولى قاسم پیوسته تقاضاى خود را تکرار کرد تا اجازه گرفت .
پس از کارزار با دشمن ، بر اثر ضربت شمشیر نقش بر زمین گشت و عمویش ‍ حسین (ع ) را صدا زد.
حضرت خود را بر بالین قاسم رساند و فرمود: چقدر بر عموى سخت است که او را بخوانى و از دست او کارى بر نیاید.
سن او 13 سال بود.


  
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ http://www.asratv.com/
+ http://asratv.com/
+ سلام
+ چند سالی هست اینجا نیومدم
+ بچه های قدیم کسی هست؟
+ سلام فکر کنم چند سال نیومدم اینجا دوباره سلام
+ *مشکلات هرچه که هست، بخشی از زندگی ات است که باید ان را سپری کرد و همه می دانند راه حل مشکلات هر چه باشد کاری نکردن، حسرت خوردن و غر زدن نیست.*
+ *آدم ها در خواب هستند بعضی یه جایی سرشان به سنگ می خوره بیداری می شوند بعضی وقتی سرشان به سنگ می خوره نه اینکه بیداری نمی شوند بلکه بیهوش می شوند اما همه وقتی مرگ برسد بیدار می شوند...*
+ ما آنقدر که درگیر خانواده این *مادر هما* هستیم، در گیر خودمان نیستیم. یکی ما رو نجات بده...:) :) :) جدید تو خانه دنبال این می گردم که مریم شون برای من نامه گذاشته یا نه :) :) :)
+ * خوشا مرغی که در کنج قفس با یاد صیادش چنان خرسند بنشیند که پندارند آزادش *