سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با ذکر خدا دلها زنده می شود . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ

صفحات اختصاصی
 
وبلاگ ها دانشجویی
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :78
بازدید دیروز :82
کل بازدید :1721049
تعداد کل یاداشته ها : 150
103/2/30
1:6 ع

عبدالرحمن بن عبد ربه
او از اصحاب رسول خدا (ص ) و از یاران با اخلاص على (ع ) بود.
وى از کسانى است که به حادثه غدیر خم گواهى داد و گفت : از رسول خدا (ص ) که فرمود: آگاه باشید همانا خداى عز و جل ولى من است و من ولى مومنین ، پس هرکس من مولاى او هستم ، على مولاى اوست .
على (ع ) قرآن را به او تعلیم داد و او را تربیت کرد. او همراه امام حسین از مکه به کربلا آمد.
در روز عاشورا در حمله اول به شهادت رسید.


  

عمرو بن قرظه
پدرش قرظه از اصحاب رسول خدا (ص ) و از یاران على (ع ) بود.
عمرو قبل از شروع جنگ در کربلا، به امام حسین (ع ) پیوست .
در روز عاشورا به میدان رفت و جنگید، ولى به سوى حسین (ع ) برگشت تا آن حضرت را از دشمن محافظت کند.
او خود را سپر حضرت کرده و تیرها به صورت و سینه اش بر خورد مى کرد تا آسیبى به امام حسین (ع ) نرسد.
در حالى که بدنش پر از جراحت شده بود، رو به حضرت کرد و گفت : یا بن رسول الله ! آیا به عهد خود وفا کردم ؟ حضرت فرمود: در بهشت جلوى من خواهى بود و سلام مرا به رسول خدا برسان . در همین لحظه عمرو به زمین افتاد و به شهادت رسید.


  

هانى بن عروه
او از اصحاب رسول خدا (ص ) و رئیس قبیله مذحج بود.
وى و پدرش از خواص یاران على (ع ) بشمار مى رفتند و در جنگ جمل ، صفین و نهروان ملازم رکاب آن حضرت بودند. منزل هانى در کوفه مخفى گاه مسلم بن عقیل گشته بود.
ماموران دستگیرش کردند و به دارالاماره بردند. ابن زیاد با عصایى که داشت چنان به صورت هانى زد که بینى او شکسته و خون از محاسنش فرو ریخت و لباسهایش خون آلود گشت .
به دستور عبیدالله او را به بازار برده و در مقابل چشم مردم گردن زدند.
وى از شهداى نهضت حسینى در کوفه است .
سن او بیش از 80 سال بود.


  

واضح
جناده از بزرگان مشهور شیعه و از یاران على (ع ) بود.
او با مسلم بن عقیل در شهر کوفه بیعت کرد، ولى چون عهد شکنى مردم را دید، همراه با غلام پدرش واضح ترکى و جماعتى دیگر به سوى حسین (ع ) حرکت کردند.
در روز عاشورا جناده و همراهانش به محاصره دشمن در آمدند، گرچه حضرت عباس آنها را نجات داد ولى حاضر نشدند که سالم برگردند، لذا جنگیدند و یکجا به شهادت رسیدند.
هنگامى که واضح هنگام جنگ با دشمن به زمین افتاد، حسین (ع ) بسوى او شتافت و صورت به صورت او گذاشت . واضح در حالى که به این رفتار امام مباهات مى کرد به شهادت رسید.


  

عائذ بن مجمع
پدر مجمع از اصحاب رسول خدا (ص ) بوده و خودش از یاران على (ع ) است .
مجمع و پسرش عائذ همراه با تعدادى از کوفه خارج و به امام حسین (ع ) پیوستند.
امام حسین (ع ) از آنها درباره مردم کوفه پرسید: آنها گفتند: بزرگان کوفه رشوه هاى کلانى گرفته و دوستدار حکومت شده اند، اما بقیه مردم دلهایشان به شما گرایش دارد، ولى فردا شمشیرهایشان بر علیه شما خواهد بود.
این پدر و پسر در روز عاشورا با هم به شهادت رسیدند.


  

نافع بن هلال
او مردى بزرگوار و شجاع و قارى قرآن و نویسنده حدیث بود.
وى از یاران على (ع ) بوده و در جنگهاى جمل ، صفین و نهروان حضور داشت .
نافع در خطاب به حسین (ع ) گفت : ... به خدا سوگند از حکم خدا باکى ندارم و ملاقات با خدا براى ما ناپسند نیست ، زیرا ما با نیت و بصیرت خودمان دوستدار تو را دوست ، و دشمنت را دشمن مى داریم . او در روز عاشورا نامش را بر روى تیرهاى مسمومش نوشته و به سوى دشمن پرتاب نمود. وقتى تیرهایش تمام شد، با شمشیر به دشمن حمله کرد.
دشمن اطراف نافع را گرفته با پرتاب سنگ بازوان او را شکسته و اسیرش کردند و به نزد ابن سعد آوردند، سپس شمر با ضربتى او را به شهادت رساند.


  

شبیب
سیف و مالک پسر عموى یکدیگر بوده و به همراه غلامشان شبیب به سپاه حسین (ع ) پیوستند.
روز عاشورا آن دو در حالى که مى گریستند به خدمت حضرت رسیدند. امام (ع ) فرمود: چرا گریه مى کنید؟ آن دو گفتند: فدایت شویم ، براى خودمان گریه نمى کنیم ولى براى شما گریه مى کنیم که در محاصره دشمن قرار گرفته اید و ما بیش از جانمان چیزى نداریم تا با آن از تو حمایت کنیم . حضرت به آنها فرمود: خداوند از بابت علاقه و همدردیتان با من به شما پاداش دهد.
آن دو در حالیکه یکدیگر را حمایت مى کردند به جنگ دشمن رفته و به شهادت رسیدند.


  
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ http://www.asratv.com/
+ http://asratv.com/
+ سلام
+ چند سالی هست اینجا نیومدم
+ بچه های قدیم کسی هست؟
+ سلام فکر کنم چند سال نیومدم اینجا دوباره سلام
+ *مشکلات هرچه که هست، بخشی از زندگی ات است که باید ان را سپری کرد و همه می دانند راه حل مشکلات هر چه باشد کاری نکردن، حسرت خوردن و غر زدن نیست.*
+ *آدم ها در خواب هستند بعضی یه جایی سرشان به سنگ می خوره بیداری می شوند بعضی وقتی سرشان به سنگ می خوره نه اینکه بیداری نمی شوند بلکه بیهوش می شوند اما همه وقتی مرگ برسد بیدار می شوند...*
+ ما آنقدر که درگیر خانواده این *مادر هما* هستیم، در گیر خودمان نیستیم. یکی ما رو نجات بده...:) :) :) جدید تو خانه دنبال این می گردم که مریم شون برای من نامه گذاشته یا نه :) :) :)
+ * خوشا مرغی که در کنج قفس با یاد صیادش چنان خرسند بنشیند که پندارند آزادش *